در حيرتم از تو اي زمين تشنه
وقتي كه تمام مشك را نوشيدي
اي كاش كه زير پاي آن طفل ذبيح
چون زمزمِ با مرام ميجوشيدي
«نقاره ها ز اوج مناره وزيده اند
مردم صداي آمدنت را شنيده اند
زيباتر از هميشه شده آستان تو
آقا! چقدر ريسه برايت کشيده اند
بروزم
سلام
خيلي قشنگ بود خيلي...
گويا حالت بهتر شده! ايشالله هميشه شاد و سرحال باشي...(ايشالله قسمت خودتون!!!)
آپم