سفارش تبلیغ
صبا ویژن
تا پرواز....

دانشمند، سلطان خدا در زمین است، پس هرکه با وی در افتد بر افتد . [پیامبر خدا صلی الله علیه و آله]

u کل بازدیدها : 43961

u بازدیدهای امروز : 33

u بازدیدهای دیروز : 2

u  RSS 
u  Atom 


u خانه
u مدیریت
u پست الکترونیک
u شناسنامه

پنج شنبه 88/7/30 ساعت 5:33 عصر

i تشنگی..گرما...یاحسین....

واما بعد..

نوبت رسید به هاجر واسماعیل...

به یاد صحرای تفتیده حجاز...

به یاد گرمای سوزان خورشید...

به یاد تشنگی...تشنگی...

دویدن....فقط رفتن ونرسیدن...

چشمان هاجر فقط به دنبال آب بود..

انگار همه چیز رو آب میدید...

میخواست که اینطور ببینه...

آخه فرزند دلبندش...

آخه اسماعیلش...

آخه تشنگی...کم دردی نبود

تشنگی...گرما..دویدن...رفتن ونرسیدن... همه  اینا کنار هم چیده شده بود انگار تا اسماعیل رو آماده کنه...

نه...

خود او رو نه...

فرزندی از فرزندانش....

انا فدیناه بذبح عظیم...

رفت...به دنبال سراب...

نه

آب..

برگشت....

اما باز هم چیزی سراب آب نبود...

دوباره رفت...

ودوباره...

7بار رفت وبرگشت...

7بار ازمروه به صفا...از صفا به مروه....

به دنبال سراب..

نه..

آب...

ندید...

نبود...اثری از آب نیافت..

ناامید..نه...ناامید از کیش کافران است..

امیوار به رحمت الهی...

باز هم بازگشت....

هربار صدای گریه اسماعیل خبر سلامتی اش بود..

اما...

دیگر صدایی نشنید...

خبری از گریه اش نبود..

خبری از شکایتش نبود....

خدایا....

یا رب...

یارب...

یارب...

این بار باسرعت بیشتر...دیگر به دنبال آب یا سراب نبود...

در پی اسماعیل بود..

در پی دلبندش بود...

اسماعیل بود..همانجا بود...

ولی اینبار....به جای اشک...

قطرات آب بود که بدنش را نوازش میداد...

آب به گوارایی زمزم...

چشمه جوشید...به اذن همان خدایی که به خاطر او رها شده بودند...

آب پیدا شد..

لبان تشنه سیراب شد...

اما هنوز صدای العطش کودکان حسین به گوش میرسید...

السلام علیک یا ابا عبدالله وعلی الارواح التی حلت بفنائک..

 



  • کلمات کلیدی :
  • نوشته شده توسط: ستاره

    نوشته های دیگران ()

    *******

    ************

    *********************************

    ************

    *******


    i لیست کل یادداشت های این وبلاگ

    من دوباره بازگشتم....به طوای کوی تو...هستم تا همیشه...زیرچترامن
    [عناوین آرشیوشده]

    *********************************

    ********************

    :: درباره من ::

    تا پرواز....
    ستاره
    این وبلاگ برای خودم یه دفترچه خاطراته..واسه خاطرات بهترین سفر عمرم... عمره دانشجویی..عید امسال...که مطمئنم به خاطر سحرهای ماه رمضون پارساله...

    ********************

    :: لینک به وبلاگ ::

    تا پرواز....

    ********************

    :: پیوندهای روزانه ::

    به دوسوال اخلاقی زیر پاسخ دهید سپس نتیجه آنرا مشاهده کنید [36]
    انیشتین شیعه بوده است!! [107]
    سبب غیبت امام عصر خودمان هستیم... [79]
    کانون گفتمان قرآن [14]
    پورتال جامع ایرانیان [42]
    [آرشیو(5)]

    ********************

    :: دسته بندی یادداشت ها ::

    پرواز . خدایا . لحظه دیدار . نماز مسجد النبی .

    ********************

    :: آرشیو ::

    اسفند 1387
    فروردین 1388
    اردیبهشت 1388
    تیر 1388
    مرداد1388
    شهریور 1388
    آبان1388
    مهر1388

    ********************

    :: لینک دوستان من ::

    بندیر
    خاکستر سرد
    سروش دل
    یادداشتها و برداشتها
    دختر زمستان
    ناجی
    آرامش جاویدان در پرتو آموزه های اسلام
    picture
    آزاد راه
    ازدواج؟... بــعــلــــه
    انا مجنون الحسین
    سر زمین عجایب
    هوای بارانی
    اموزش . ترفند . مقاله . نرم افزار
    رهبر بختیاری
    حدیث نفس

    آزادولی دربند
    زندگی ائمه علیمه السلام
    طبیب عشق...

    ********************

    :: دوستان من ::




























    ********************

    :: خبرنامه ::

     

    ********************

    پارسی بلاگ ، پیشرفته ترین سیستم مدیریت وبلاگ